از سیاست، مذهب و بازی وبلاگی! بیزارم

۱۳۸۸ آبان ۵, سه‌شنبه

دوستان با مطالبی که در بالاترین فرستادند، کاملاً نشان دادند که تابع احساسات هستند و کل حرف‏های خود را پس گرفتند. ما نه فحش دادیم و نه توهین و هتاکی کردیم که حالا به کسی بدهکار باشیم و طلب بخشش و مغفرت کنیم! من تصمیم گرفتم که دیگر وارد سه برنامه فوق یعنی سیاست، مذهب و بازی وبلاگی! نشوم. کار من موضوعات اجتماعی بوده و هست. می‏خواهم همان وبلاگ نویس مستقل همیشگی باشم. از این به بعد از هر موضوعی که خوشم بیاید، مطلبی خواهم نوشت و دیگر در بازی! هیچ احد و ناسی شرکت نخواهم کرد. چون پشت من را خالی خواهند کرد. این رسمش نبود... سیاست، مذهب و بازی وبلاگی مال خودتان.

5 نظرات:

بلوا گفت...

بافومه جان، فکر می‌کنم این را هم از روی عصبانیت نوشتی. مگر می‌شود آدمیزاد در این عصر بنویسد و سیاسی ننویسد؟ تابع احساست صرف نبودن خوب است اما بی‌احساس بودن هم چیز خوبی نیست. کسی هم قرار نیست پشت کسی داشته باشد یا خالی کند. تقابل اندیشه‌ها و نظرات ما را به پیش می‌برد. همه‌ی ما اشتباه می‌کنیم مطلبی می‌نویسم که نادرست است و این خوبی فکر و گفت‌وگو ست که انسان متفکر به اشتباه خود پی ببرد و این گونه است که جنبش تعمیق می‌شود.

خُسن آقا گفت...

اگر بنا باشد با یک تلنگر دیگران از راهی که می‌رویم باز ایستیم که سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.
اینکه عده‌ای همیشه سعی دارند با زور و ارعاب و هزار ترفند دیگر دیگران را از تفکر مستقل بازدارند امری است که خصوصا بین ما ایرانی ها بسیار مرسوم است. ولی یک انسان مستقل نباید در مقابل این فشارها کوتاه بیاید. اگر به چیزی باور داریم باید هزینه‌های آنرا هم بپردازیم و به راه خود ادامه دهیم.
گیرم چهار تا و نصفی آدم از همه جا بیخبر هم به ما فشار بیاورند.
یک توضیح: بطور کلی بین ما ایرانی ها به علت شرایط اجتماعی همه مسائل سیاسی است و حتی اگر شما بخواهید از کوچکترین موضوع اجتماعی هم بنویسید بدون اینکه خودتان خواسته باشید به وادی سیاست پرتاب می‌شوید.
هر مساله اجتماعی در ایران امروز سیاسی است.
حتی پدیده‌های بسیار پیش پا افتاده و روزمره امروز ما ایرانی‌ها هم سیاسی است، چه شما بخواهید چه نخواهید. این جو روزگار امروز ماست.

Fariborz گفت...

baphomet جان خوبی؟

رفتارهای اینطوری در جامعه ما همیشه بوده و در تمامی جوامع هم هست.

ممکن هیچ شخص دیگری مثل شما نتواند برداشت شما را در مورد سیاست، مذهب، بازی وبلاگی و ... داشته باشد، پس دلیلی ندارد که واکنش های احساسی دیگران، منجر به خودسانسوری شما بشود.

ارادت

mester-mbm گفت...

بافومه جان سلام..به باشگاه میلیون دلاریها خوش اومدی..قبلا هم در این باره باهم بحث کرده بودیم

ناشناس گفت...

کسی که تابع احساسات نیست و هیجانی کاری را انجام نمیدهد، تغییر رفتارش را در عملش نمایشش میدهد نه اینکه در بلاگش جار بزند