حیدری ام! (اندر حکایت برادر عرزشی مسعود ده نمکی و سایر برادران عرزشی)

۱۳۸۸ مهر ۱۰, جمعه

رزمنده یک: حیدری ام. رزمنده دو: حیدری ام. رزمنده سه: حیدری ام. کل رزمندگان: حیدری ام... این جملات مربوط به سکانسی از فیلم اخراجی‏های برادر عرزشی! مسعود ده نمکی است. هر چند که سه سال از ساخت قسمت یک این فیلم مبتذل و بی ارزش می‏گذرد. اما گاهی اوقات دیدن دوباره این جور فیلم‏ها، چیزهای جدیدی به انسان یاد می‏دهند. قصدم بیان معضلی به نام انصار حزب الله و پدیده‏ی لباس شخصی‏ها و بسیجیان جیره خوار مزدور است.

من فکر کنم که ده نمکی خود را حیدری فرض کرده است که چنین سکانسی را درون فیلم درب و داغان خود قرار داده است. فیلمی که بیشتر صحنه‏های آن کپی آثار مرحوم رسول ملاقلی پور است. صحنه‏ی فوق صحنه‏ای شورانگیز است. اما کارگردان یا کارگردانان این فیلم فراموش کرده‏‏اند که حیدری بودن به این جور چیزها نیست. اگر فرض کنیم که رفتار حیدر یا علی واقعی بوده است و افسانه نمی‏باشد، آیا علی فقط در زمان جنگ حیدری بود؟ یا کل رفتارش حیدری بود؟ اصلا حیدری یعنی چی؟

حیدری در تفکر امثال مسعود ده نمکی یعنی عربده کشی، چماق به دست بودن، لات بازی در جشنواره سیمرغ که یک جشنواره هنری است، خرج کردن میلیاردی پول مردم برای به سخره گرفتن ارزش‏های انسانی دفاع مقدس ایران (با خود جنگ مخالفم)، پایین کشیدن پرده فیلم‏های در حال اکران در سینما، کتک زدن مردمی که برای حق خویش اعتراض می‏کنند، مشت و مال دادن مردم، رل مردمی بازی کردن و در عین حال ضد مردم بودن و... جماعتی که با مصادره همه چیز به نفع خویش، به خفه کردن همه، حتی کسانی که زمانی با ایشان دوست بودند می‏پردازند. شما مثلا تصویر انسانی علی یا حیدر هستید؟! حقا که امثال شما آبرویی نه برای انسانیت و نه آن دینی و مذهبی که نام آن را یدک می‏کشید، باقی نگذاشته‏اید. مثلا می‏خواهید بگویید که کل کارهای اشتباهتان، ارزشی در حد این سکانس و صحنه دارد؟!

سکانس پایانی: مجید سوزوکی (کامبیز دیرباز) قمه‏ای را که با مجوز! به جبهه برده بیرون کشیده و قصد انهدام تانک بعثی را دارد. چه پر سوز و گداز! فکر کنم سنگ خارای بیابان هم عقلش می‏رسد که تانک چه جور جانوری است! شما همان قمه کشی هستید که دیدتان به مسائل اجتماعی و انسانی مانند مبارزه با تانک با چوب و چماق! است. عربده کشی خیابانی خود را به درون فرهنگ و هنر ایران آورده‏اید تا شاید مشتی خریدار پیدا کنید و مثلا به گفتمان روی آورده‏اید. گفتمانی که هیچ فرقی با همان رفتارهای چند سال پیش ندارد و نخواهد داشت.

0 نظرات: